نبات کوچولو

خندونک 2

1390/7/2 23:38
نویسنده : کامپی دامپی
695 بازدید
اشتراک گذاری

راننده اولی: «من اون قدر تند رانندگی می کنم که مسافران خیال می کنند تیرهای برق به هم چسبیدن!»

راننده دومی: «این که چیزی نیست. من سر پیچ ها اون قدر تند دور می زنم که خودم نمره‏ی عقب ماشین رو می خونم.»

به یه نفر می گن: «نظرت درباره بندگردنی تلفن همراه چیه؟»

می گه: «خیلی خوبه، فقط موقع شارژ دو سه ساعت آدم رو علاف می کنه!»

یکی سوار تاکسی می شه و در رو نمی بنده.

راننده می گه: «چرا در رو نمی بندی؟»

مرد می گه: «زرنگی؟می خواهی دربستی حساب کنی؟»

یه نفر داشت از کنار چاهی رد می شد، می بینه یکی از ته چاه داد می زنه: «کمک کنید، شما را به خدا کمک کنید... .»

طرف روی چاه خم می شه و جواب می ده: «آخه آدم حسابی، ته چاه جای گدایی کردنه؟!!»

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)